به خاطر روح همه پدرانی که ناباورانه از کنار ما پر کشیدند…
و هر لحظه که از زندگیمان که می گذرد جای خالیشان کاملا حس می شود.پدر نماد استقامت و صبوری و مردی با بودنش زندگی را به خانه می آورد و با رفتنش غریبی و غربت و بی کسی.
چه روزهای سختی است که وقتی کوچک هستی غم نبود پدر را بکشی میفهمم که زهرای مرضیه چه کشیده است.وقتی سر خاک پدر میرم و نوشته آن را می خوانم که خواندن سوره حمد شادم کنید دلم می گیرد.
کاش هیچ خانه ای بی پدر نشود.وقتی خاطراتی را که از پدرم دارم مرور می کنم چقدر دلم هوایش را می کند.امیدوارم که قدر پدرهایتان را بدانید.چون هیچ کس نمی توتند جای او را برایتان پر کند.
از پدرم میگویم مردی که انسانیت و بزرگی را در او می دیدم کسی شیر مرد و یلی بود برای خودش کاش بیشتر می توانستم با او باشم.
و بیشتر افسوس می خورم در جایی زندگی می کنم که چون جاهای دیگر زن نمی تواند برود سر خاک و بی صدا برای عزیزانش گریه کند. مگر وقتی کسی فوت شده باشد وگرنه بی مناسبت نه.یعنی می شود ولی جوری به آدم نگاه می کنند .شاید ایندفعه که رفتم خانه بروم سر خاک بی خیال حرف و حدیث می شوم.و روز پدر را حضوری تبریک میگویم.
من حتی فرصت این را نداشتم که اینقدر بالغ شوم و روز پدر را تبریک بگویم که پدرم رفت .هیچ وقت لحظه رفتنش را فراموش نمی کنم. ؟آرامشی که داشت با اینکه ناراحت بود عمویم که بعد از او شکست .رابطه اشان با هم دیگر مرا بلا تشبیه یاد امام حسین و حضرت عباس می اندازد.
آخرین نظرات